Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-02@18:57:40 GMT

اهمیت راهبردی سرزمین بولیوار

تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۷۷۲۳۵

اهمیت راهبردی سرزمین بولیوار

آمریکای لاتین در چهار دهه گذشته عمدتاً در موقعیت حمایت از انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت قرار داشته است و بیشتر دولت‌های آن مایلند مقاومتی دیده شوند.

به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: ایران و ونزوئلا دو کشور اثرگذار حوزه بین‌الملل در دو منطقه حساس یکی در غرب آسیا و دیگری میانه قاره آمریکا می‌باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مساحت «جمهوری بولیواری ونزوئلا» بیش از ۹۰۰ هزار کیلومترمربع و به ‌طور تقریبی نیمی از مساحت ایران را شامل می‌شود و جمعیت کنونی آن حدود ۳۰ میلیون نفر یعنی قریب به یک سوم جمعیت ایران می‌باشد.

اقلیم ونزوئلا از حیث درجه حرارت گرمسیری محسوب می‌شود و در عین حال جنگلی و به طور کلی دارای تنوع زیستی فراوان می‌باشد. حدود ۹۱ درصد جمعیت این کشور را مسیحیان تشکیل می‌دهند و پایبندی‌های مذهبی در آن بالاست. در عین حال مسیحیت در این کشور و به طور کلی در آمریکای لاتین سوسیالیزه شده و عدالت‌گرایانه تلقی می‌شود و آموزه‌های آن تحت عنوان «الهیات رهایی‌بخش» شناخته می‌شود.

ونزوئلا بزرگ‌ترین ذخائر نفتی اوپک و جهان را در بر دارد در عین حال رشد تولید ناخالص داخلی، آن را در ردیف هفتاد و پنجمین کشور قرار داده است. ونزوئلا از حیث فرهنگی مردم مقاومی دارد و این مقاومت سبب پایداری حکومت و سیاست‌های آن در این کشور شده است.

این مقاومت برای منطقه کارائیب و آمریکای لاتین تا حد زیادی الهام‌بخش بوده و حتی دارای آثار فرامنطقه‌ای نیز هست کما اینکه بعضی منابع آمریکایی نوشته‌اند همکاری‌های ونزوئلای دوره «هوگوچاوز» در مقابله با تحریم‌های آمریکا علیه ایران، کوبا و نیکاراگوئه مؤثر بوده است.

ایران و ونزوئلا در الگوهای اقتصادی (عدالت‌محور) و اهداف اقتصادی (توده‌گرا) و شیوه اداره جامعه (اولویت‌ در به‌کارگیری عناصر انقلابی) به هم می‌رسند کما اینکه دو کشور از دیرباز همکاری‌های اصولی با هم داشته‌اند. ونزوئلا یک عضو بنیانگذار در اوپک به حساب می‌آید و این نشان می‌دهد زیرساخت‌های اقتصادی دو کشور از نوعی یکسوئی برخوردارند.

نزدیک ۱۰۰۰ رودخانه در ونزوئلا جاری است یکی از آنها (اورینوکو) حدود ۲۵۰۰ کیلومتر از برزیل تا اقیانوس اطلس طول دارد. بر این اساس ظرفیت کشاورزی و صنعت در ونزوئلا بالاست و این در حالی است که صنعت کشاورزی در این کشور ضعیف است و قابلیت سرمایه‌گذاری ویژه دارد. ضمن آنکه فاصله دما از ۲۸ درجه در مناطق گرمسیری تا کمتر از ۸ درجه در مناطق سردسیر، موقعیت ویژه‌ای برای توسعه کشاورزی ونزوئلا فراهم کرده کما اینکه میزان بارش باران در بعضی مناطق آن به ۱۵۰۰ میلی‌متر می‌رسد.

ونزوئلا از سال ۱۳۷۷ که «هوگوچاوز» طی انتخابات بر سر کار آمده تا امروز یعنی حدود ۲۵ سال دارای ثبات سیاسی و ثبات در سیاست‌ها بوده است و این در شرایطی بود که آمریکایی‌ها در طول این مدت و با انواع شیوه‌ها در پی ساقط کردن دولت انقلابی در این کشور بوده‌اند. کما اینکه ماشین کودتا در این کشور از دو سال پس از روی کار آمدن هوگوچاوز راه افتاد و حتی برای چند روز بر دولت منتخب غلبه کرد اما سرانجام مردم چاوز را برگرداندند. در آخرین انتخابات ریاست‌جمهوری هم، غرب نتیجه را نپذیرفت و تا همین چند ماه پیش رقیب غربگرای مادورو یعنی «خوان گوایدو» را رئیس‌جمهور می‌دانست ولی در نهایت تسلیم شد و گوایدو به آمریکا رهسپار گردید.

ونزوئلا تا همین چندی پیش عملاً تحت فشار شدید دو دولت غربگرای همسایه خود در برزیل و کلمبیا بود که نظام‌های سیاسی در هر دو کشور طی انتخابات دو سال اخیر تغییر کرده و به دوستانی برای کاراکاس تبدیل گردیده‌اند. از این رو ونزوئلا در دو سال گذشته روند رو به بهبود و رشد اقتصادی را از سر گرفته است.

آمریکای لاتین به خودی خود از حیث اقتصادی یک «موقعیت ویژه» می‌باشد؛ چرا که از حیث معادن و مواد اولیه یکی از غنی‌ترین مناطق جهان به حساب می‌آید. از این رو برای کشوری مثل ایران که در مسیر توسعه بعضی صنایع حساس می‌باشد و در این راه به مواد اولیه نیاز دارد، توسعه روابط با این حوزه بسیار مطلوب است. اما در همان حال آمریکای لاتین برای ایران یک موقعیت نمادین هم دارد چرا که نقطه تعارض تمدنی آمریکاست.

زمانی که در اواخر سده‌شانزدهم، «پیوریتن‌ها» (Puritans) پای به قاره آمریکا گذاشتند، تغییر فرهنگی و اجتماعی این قاره را مدنظر قرار دادند. پیوریتن‌ها، انگلیسی‌های کاتولیک افراط‌گرایی بودند که در اروپا تحمل نمی‌شدند و لذا به سمت قاره ناشناخته آمریکا رانده شدند.

این «کشیش‌های جنایتکار» ابتدا آرام، آرام بر شریان‌های اقتصادی آمریکای لاتین مسلط گردیدند و به محض آنکه جای پایشان در اواسط قرن ۱۷ محکم شد، قتل و کشتار بومیان را در پیش گرفتند و هزاران هزار نفر از آنان را کشتند.

ارتباط انقلاب اسلامی با آمریکای لاتین از این حیث هم موضوعیت دارد. همان‌طور که گفته شد مردم آمریکای لاتین روحیه فرهنگی و فرهنگ‌پذیری بالایی دارند و ثانیاً کینه‌های خود نسبت به ظلم‌هایی که به نیاکان آنان و حتی به خودشان شده، حفظ کرده‌اند و لذا ایران در این منطقه می‌تواند موقعیت ویژه و کانونی درازمدت داشته باشد.

جالب این است که در حال حاضر نیمی از دولت‌های آمریکای لاتین و نزدیک به چهار پنجم مساحت آن را دولت‌های ضدآمریکایی شامل برزیل، آرژانتین، کلمبیا، کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا تشکیل داده‌اند. این به آن معناست که مخالفت با آمریکا در این منطقه ریشه‌دار و قابل محاسبه است.

آمریکای لاتین در چهار دهه گذشته عمدتاً در موقعیت حمایت از انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت قرار داشته است و بیشتر دولت‌های آن مایلند مقاومتی دیده شوند. رابطه ایران با دولت‌های انقلابی آمریکای لاتین برطرف‌کننده برخی نیازهای این منطقه و در مواردی بسیار کارساز بوده است. کمک‌های ایران به دولت ونزوئلا در سال‌های ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ و نیز به دولت نیکاراگوئه و «دانیل اورتگا» در دهه اول پیروزی انقلاب اسلامی خیلی تأ‌ثیرگذار بوده است.

نام ایران در آمریکای لاتین توأم با واژگانی مثل اقتدار، صداقت و استمرار است و از این رو سطح پذیرش ایران در این منطقه از شیلی تا مکزیک بالاست و این می‌تواند دو وجه پیدا کند؛ وجه استفاده از بازار نیازمندی‌های این منطقه و وجه بهره‌گیری از منابع اولیه به منظور تکمیل چرخه صنعتی ایران و در نهایت رسیدن به «روابط راهبردی» با کشورهای این منطقه. ضمن آن که به گفته آقای رئیسی در سفر اخیر به ونزوئلا؛ ملت ایران دوست دوران‌های سخت مردم ونزوئلا است.

روابط ایران و ونزوئلا و ایران با بقیه کشورهای این حوزه، سیاست‌های ضدایرانی آمریکا و اروپا را کم‌اثر کرده و به حاشیه می‌برد و این در حالی است که خلأ حضور ایران در این منطقه در سال‌های گذشته سبب خساراتی مهم به موقعیت و منافع ایران شده است.

رژیم جعلی اسرائیل با دروغ‌پردازی راجع به حادثه «مرکز همکاری‌های اسرائیل و آرژانتین» موسوم به Amia سعی در جذب حمایت جهانی از سیاست‌های ضدایرانی خود نمود.

دسیسه رژیم صهیونیستی در فاصله تیر ۱۳۷۳ تا امروز یعنی در یک دوره ۳۰ ساله تحت تأثیر دولت‌های حاکم بر این کشور پایین و بالا رفته و در برهه‌هایی به صدور حکم قضایی علیه ایران هم منتهی شده است. بنابراین واضح است که حضور ایران در این منطقه اگرچه دارای منفعت بالای اقتصادی هم هست، در عین حال یک معنای راهبردی با تأثیر کلان جهانی هم دارد و می‌تواند ظرفیت واقعی انقلاب اسلامی حتی در دوردست‌ها را به جهان نشان دهد و فضای توطئه علیه ایران را در محیط‌های مختلف بشکند.

ممکن است این یک نگرش تنش‌زا تلقی شود ولی مگر فراموش کرده‌ایم که ناوهای آمریکایی در فاصله سال‌های پایانی دفاع مقدس تاکنون یعنی حدود ۳۵ سال یک لحظه آب‌های منطقه ما را ترک نکرده و صراحتاً هم از ضرورت کنترل ایران صحبت نموده‌اند. خب ما هم می‌توانیم در حوزه کارائیب، دشمن منافع ملی خود را به چالش بکشیم. بله به یکباره نمی‌شود، هر بار گامی و در نهایت ساخت بنای بزرگی از تمانع بر سر راه آمریکایی‌ها.

سفر آیت‌الله رئیسی به ونزوئلا بیانگر توجه رئیس‌جمهور ایران به اهمیت این منطقه و ظرفیت آن می‌باشد. امیدواریم این «تک ستاره» دولت در آسمان دیپلماسی منطقه کارائیب نباشد.

منبع: مشرق

کلیدواژه: انتخابات ترکیه قیمت جبهه مقاومت دولت ونزوئلا سعدالله زارعی کوبا مشرق دولت نیکاراگوئه خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت ایران در این منطقه انقلاب اسلامی آمریکای لاتین عین حال سیاست ها دو کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۷۷۲۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اسرائیل در گرداب

با توجه به وضع به‌هم ریخته رژیم صهیونیستی، به‌نظر می‌آید ارتش رژیم برای عملیات حمله به رفح با دشواری زیاد مواجه است و این دشواری‌ها می‌تواند تخریب بی‌نتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند.

به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در حد فاصل ۲۶ فروردین تا امروز یعنی نزدیک به دو هفته انواعی از رخدادها، رژیم غاصب جنایتکار صهیونیستی را در منگنه قرار داده و منفعل کرده است؛ عملیات سهمگین «وعده صادق»، درگیر شدن مرابطین اسرائیل در منطقه ـ به‌طور خاص ترکیه و اردن ـ با پیامدهای همکاری آنان با این رژیم در جریان عملیات وعده صادق، تظاهرات عظیم ضداسرائیلی در دانشگاه‌های مهم و بزرگ آمریکا و ده‌ها دانشگاه در اروپا و درگیری نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی این کشورها با دانشجویان و اساتید معترض، آماده شدن دادگاه بین‌المللی لاهه برای صدور احکام بازداشت برای رهبران سیاسی و نظامی رژیم غاصب به جرم نسل‌کشی، تشدید درگیری‌ها میان جوانان فلسطینی با نیروهای امنیتی ـ نظامی رژیم غاصب در کرانه باختری، تشدید اختلافات میان اعضای کابینه نظامی اسرائیل، تشدید عملیات‌های تهاجمی حزب‌الله و تسری آن به عمق ۱۵ کیلومتری رژیم و توسعه اقدامات انصارالله یمن علیه کشتی‌ها و ناوهای مرتبط با رژیم، منظومه‌ای از اقدامات درهم‌تنیده را علیه اسرائیل پدید آورده که بدون شک در طول تاریخ ننگین آن بی‌سابقه می‌باشد در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد:

۱ـ بعضی شخصیت‌های شناخته‌شده غربی از جمله «جان مرشایمر» ۸ اردیبهشت ماه / ۲۷‌آوریل در مصاحبه با «پیرز مورگان» گفت این حماقت اسرائیل بود که با حمله به کنسولگری ایران سبب شد ایران احتمالاً به سمت دستیابی به تسلیحات هسته‌ای حرکت کند و من می‌گویم اگر ایران به تسلیحات هسته‌ای دست یابد، جهان امن‌تر خواهد شد. این عبارت بدان معناست که رژیم غاصب در بازی جنگ، با وجود برخورداری از شبکه‌ای از مستشاران باتجربه غربی و با وجود پشتگرم بودن به حمایت آنان، عرصه را باخته است و جبهه مقاومت با در اختیار داشتن برگ‌هایی که رو نکرده می‌تواند اقدامات رقبای کهنه‌کار را کنترل کند. البته در صحنه اخیر، مواجهه ایران با چند قدرت اتمی، مواجهه از موضع اتمی نبود و این نشان می‌دهد همین حالا هم موازنه قدرت کلاسیک دستخوش تغییراتی شده است.

۲ـ عملیات وعده صادق صفحه جدیدی در منطقه گشوده است. این صفحه فقط قدرت‌نمایی ایران نیست، گشودن فصل جدیدی از روابط با دولت‌های منطقه نیز می‌باشد. الان منطقه در برابر دو واقعیت قرار گرفته که خواه‌ناخواه به سمت یکی میل پیدا می‌کند؛ یک واقعیت این است که دولت‌های غربی و به‌ویژه انگلیس و آمریکا طی ده‌ها سال با سلطه بر کشورهای عرب و غیرعرب منطقه عملاً این کشورها را ضعیف کرده و دست آخر منافع آنان را قربانی رژیم غاصب سرزمین‌های عربی ـ اسلامی کرده و امروز این دولت‌ها را در مقابل ملت‌هایشان هم قرار داده و بنیان آنها ‌را با تهدید داخلی هم مواجه گردانیده است. یک واقعیت دیگر این است که کشوری که طی حدود ۴۰ سال گذشته، در معرض بیشترین تهدید از سوی قدرت‌های غربی بوده به آنچنان توانمندی‌هایی رسیده است که دیگر، قدرت‌های غربی حتی به صورت ائتلاف هم قادر به شکست آن نیستند. ایران یک قدرت متجاوز نیست و وجدان عمومی منطقه می‌گوید دولتی که در طول ۴۵ سال گذشته حتی رفتارهای خصمانه همسایگان را نادیده گرفته، به دنبال تهدید آنان نیست. ضمناً کشورهای منطقه قاعدتاً درک می‌کنند که نمی‌توان در مصاف بین یک کشور اسلامی و قدرت‌های غربی، تماشاچی بود. در چنین وضعیتی ایجاد رابطه قوی درون منطقه‌ای و توافقات دو و چندجانبه درون منطقه‌ای می‌تواند عمق امنیتی درازمدت برای همه ایجاد کند و جلوی هر رخداد امنیتی نامطلوب را بگیرد.

۳ـ راه افتادن موج اعتراضات و تحصن‌ها در دانشگاه‌های بسیار مهم آمریکا و کشورهای اروپایی و سرایت آن به دانشگاه‌ها در نقاط دیگر دنیا برای موضوعی خارج از مرزهای ملی آنها، یک «پدیده مهم» به حساب می‌آید. اینکه جمعیتی از یک کشور درباره یک موضوع یا رخداد داخلی به خیابان بیایند، نظیر آنچه در جریان جنبش وال استریت آمریکا یا جنبش جلیقه‌زردها در فرانسه رخ داد، طبیعی و مسبوق به سابقه است ولی اینکه دانشگاه‌های یک کشور به‌طور نسبتاً یکپارچه برای موضوعی که در مرزهای جغرافیایی و حتی مرزهای نژادی و دینی آنان هم قرار ندارد، برای روزهای متوالی به خیابان بیایند و هزینه اخراج، مشروط‌ شدن، جریمه‌های مالی، زندان و ضرب و شتم بپردازند، این یک پدیده بسیار مهم است و نشان می‌دهد میان سیستم‌های حکومتی غرب که یهودمحور است و نگرش‌های نخبگان حتی در دانشگاه‌هایی که با پول یهودیان و کمپانی‌های اسلحه‌سازی تأسیس و اداره می‌شوند، شکاف عمیق پدید آمده است. از حیث معرفتی نسل جدید در غرب از حاشیه‌ها به میدان‌ها آمده‌اند، پیش از این اعتراضات نهفته «آنتی‌وارها» که جنبه اجتماعی و سیستمی نداشتند، وجود داشت اما حالا یک جنبش معترض فراگیر در داخل سیستم غرب پدید آمده که می‌تواند در موضوعات مختلف ورود نموده و تحولات مهمی را در پی داشته باشد. به نظر می‌رسد دقیقاً به همین دلیل دولت‌های آمریکا، انگلیس و فرانسه علی‌رغم شعارهای آزادی و دموکراسی در مواجهه با این جنبش همه قدرت سخت و نرم خود را به‌طور خیلی عریان به صحنه آورده‌اند.

این جنبش، دست به نقد یک چالش اساسی برای دولت بایدن می‌باشد و آن را با مخمصه زیاد مواجه کرده است. حزب دموکرات زمان زیادی ندارد و نشانه‌ای هم از نزدیک بودن زمان پایان جنگ غزه دیده نمی‌شود. بنابراین اعتراضات در محیط‌های نخبگی استمرار می‌یابد و دوقطبی هواداران اسرائیل و مخالفان اسرائیل کار دست بایدن و حزب دموکرات می‌دهد.

۴ـ روند تحولات منطقه، دو کشور ترکیه و اردن را به دلیل همکاری با رژیم غاصب و کودک‌کش در جریان عملیات ضداسرائیلی وعده صادق، در وضعیت ضعیف قرار داده است. سخنان توجیه‌گرانه پی‌درپی رجب طیب اردوغان و ملک عبدالله بیانگر مخمصه‌ای است که در آن گرفتار شده‌اند. وضعیت منطقه بیانگر آن است که هیچ کشور مسلمانی نمی‌تواند در منازعه‌ای که یک طرف آن مردم مظلوم غزه، زنان و کودکان شهید، زخمی و آواره فلسطینی هستند، در وضع بیطرفی قرار بگیرد، چه رسد به اینکه مانند دولت‌های ترکیه و اردن در کنار رژیم قاتل و علیه فلسطینی‌ها قرار داشته باشند.

طی روزهای پس از عملیات وعده صادق مطبوعات وابسته به رجب طیب اردوغان، ابتدا تلاش کردند تا موضوع را منحرف کرده و با عنوان‌گذاری جنگ ایران و اسرائیل، همکاری اطلاعاتی با رژیم غاصب را لاپوشانی کنند، اما این چیزی نبود که پذیرفته شود لذا اردوغان مدعی شد «هیچ نوع همکاری اطلاعاتی میان پایگاه «کوراچیک» و رژیم صهیونیستی رخ نداده و این پایگاه به‌طور معمول به تبادل اطلاعات با شرکای خود ـ آمریکا، فرانسه و انگلیس ـ پرداخته است» و حال آنکه می‌داند در شب عملیات وعده صادق، این سه کشور برای دفاع از اسرائیل «حلقه آتش» تشکیل داده و رسماً به جنگ پهپادها و موشک‌های ایران آمدند.

ملک عبدالله هم برای فراز از ننگی که به بار آورده مدعی شد «جنگ غزه به میدان انتقام ایران و اسرائیل تبدیل شده و ما ـ عرب‌ها ـ قربانی این جنگ نخواهیم شد» و حال آنکه به خوبی می‌داند فلسطینی‌ها اولین کسانی بودند که از عملیات ایران احساس راحتی و پیروزی ‌کردند. قدر مسلم هم دولت اردوغان در ترکیه و هم دولت عبدالله در اردن پاسخ خیانت خود به مسلمانان را نه از طرف ایران بلکه از سوی ملت‌های خود خواهند دید.

با کمال تأسف باید گفت بعضی دولت‌ها در منطقه علی‌رغم لطمه‌هایی که غرب طی ده‌ها سال به استقلال و حیثیت آنان زده است، حتی در مصاف میان یک کشور اسلامی و غرب، خود را بخشی از جبهه غرب به حساب آورده و زمین و امکانات کشور خود را برای شکست دادن طرف مسلمان در اختیار رژیم غاصب قرار داده‌اند و جالب این است که بعضی از آنها پشت نقاب اسلام‌گرایی پنهان شده‌اند.

۵ـ ارتش رژیم غاصب صهیونیستی هفته‌هاست برای حمله به غزه گارد گرفته و علی‌رغم آنکه اعلام کرده طرح آماده‌ای برای حمله گسترده به رفح دارد، این حمله صورت نگرفته است. با توجه به وضع به‌هم ریخته رژیم، به‌نظر می‌آید ارتش برای عملیات با دشواری زیاد مواجه است و این دشواری‌ها می‌تواند تخریب بی‌نتیجه رفح را به چالش جدید آن تبدیل کند. خود این موضوع در کنار از سرگیری شلیک موشک‌ها از منطقه شمالی غزه و تأکید حماس بر شروط خود در مذاکرات سیاسی؛ وضع رژیم را نشان می‌دهد.

دیگر خبرها

  • ونزوئلا از ضرر ۲ میلیارد دلاری ناشی از تحریم‌ها در 4 ماه گذشته خبر داد
  • ضرر ۲ میلیارد دلاری ونزوئلا به دلیل تحریم‌ها
  • ونزوئلا از ضرر ۲ میلیارد دلاری ناشی از تحریم‌ها در ۴ ماه گذشته خبر داد
  • تاکید بر اهمیت احترام اروپا به نیروهای مسلح ایران
  • دیپلماسی انرژی دولت سیزدهم، راهبردی برای توسعه روابط ایران با همسایگان
  • بسته هدیه اینترنت ۳۰ گیگا بایتی دولت به معلمان+ جزئیات
  • بانوان آمریکای لاتین نسبت به کشتار زنان در غزه موضع بگیرند
  • اسرائیل در گرداب
  • عملیات در رفح هیچ اهمیت راهبردی ندارد/ شرایط اسراییل نامطلوب است
  • عبور از تحریم‌های نفتی و رکوردشکنی فروش نفت خام